شهر زشت ما

 

در شهر زشت ما ،


اینجا که فکر کوته و دیوارهء بلند


افکنده سایه بر سر و بر سرنوشت ما !


من سال های سال


در حسرت شنیدن یک نغمهء نشاط ،


          . در دود و خاک و آجر و آهن دویده ام !
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد