بیهودگی

امروز را به باد سپردم

امشب ، کنار پنجره ، بیدار مانده ام

دانم که بامداد ،

امروز دیگری را با خود می آورد

تا من آن را بسپارمش

به باد

 

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان

در گوش هم حکایت عشق مدام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جزیرهء عالم دوام ما

 

 

 

 

 

هیچ حرف دگرى نیست که با تو بزنم

 

تو نمیفهمى اندوه مرا.

 

چه بگویم به تو اى رفته ز دست

 

شدم از مستسى چشمان تو مست

 

شده ام سنگ پرست

 

مرگ بر آن که دلش را به دل سنگ تو بست

 

تو نمیفهمى اندوه مرا 

 

هیچ حرف دگرى نیست که با تو بزنم

 

تو نمیفهمى اندوه مرا.

 

چه بگویم به تو اى رفته ز دست

 

شدم از مستسى چشمان تو مست

 

شده ام سنگ پرست

 

مرگ بر آن که دلش را به دل سنگ تو بست

 

تو نمیفهمى اندوه مرا

نه به سنگ

 

در جوى زمان ، در خواب تماشاى تو مىرویم

 

سیماى روان ، با شبنم افشان تو مى شویم

 

پرهایم؟ پرپر شدهام . چشم نویدم ، به نگاهى تر شده ام.

 

                                                       این سو نه ، آن سویم.

 

و در آن سوى نگاه ، چیزى را مىبینم ، چیزى را مىجویم.

 

سنگى را مى شکنم ، رازى با نقش تو مى گویم.

 

برگ افتاد ، نوشم باد : من زنده به اندوهم. ابرى رفت،

 

                                     من کوهم : مى پایم. من بادم : مىپویم.

 

در دشت دگر ، گل افسوسى چو بروید ، مىآیم ، مىبویم

 

                                                    سهراب سپهرى 

                                                         

کسی را که دوست داری ازش بگذر

اگر قسمت تو باشد خودش بر میگردد

اگر هم بر نگشت بدان که از اول مال تو نبوده

پس بهتر که رفت

به من گفت منو دوست داری یا زندگیتو ؟
گفتم خوب معلومه زندگیمو
قهر کرد و رفت ولی یه چیز رو نمی دونست اونم اینکه همه زندگیم بود


--------------------------------------------------------------------------
اگه احساسمو کشتی
اگه از یاد منو بردی
اگه رفتی بی تفاوت
به غریبی سر سپردی
بدون اینو که دل من شده جادو به طلسمت
یکی هست اینور دنیا که تو یادش مونده اسمت

-------------------------------------------------------------------------
اگه کسی دیونت بود عاشقش باش
اگه عاشقت بود دوستش داشته باش
اگه دوستت داشت بهش علاقه نشون بده
اگه بهت علاقه نشون داد فقط یه لبخند بزن
اینجوری اگه یه پله ازش عقب باشی اگه خسته شد و یه پله جا موند تازه میشد مثل هم