سلام آقا وحید.... 

 

ما منتظر حضور سبزتان هستیم...... 

 

خیلی خیلی خیلی شیرینیییی من بدهکارم به شما  

 

آن زمان که همه به دنبال چشمان زیبایند ، تو به دنبال نگاه زیبا باش.

(دکتر شریعتی)

ماه من ، غصه چرا؟!

ماه من ، غصه چرا؟! 

آسمان را بنگر که هنوز ، بعد صدها شب و روز 

مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد 

یا زمینی را که ، دلش از سردی شبهای خزان نه شکست و نه گرفت 

 بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشیدو در آغاز بهار، 

 دشتی از یاس زیر پاهامان ریخت،تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست 

ماه من غصه چرا؟ 

تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم،همه خوشبختی توست  

ماه من،دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن کار آنهایی نیست که خدا را دارند  

ماه من! غم و اندوه ،اگر هم روزی ،مثل باران بارید 

یا دل شیشه ایت ، از لب پنجره عشق،زمین خورد و شکست  

با نگاهت به خدا،چتر شادی واکن و بگو با دل خود، که خدا هست، 

خدا هست او همانی است که در تارترین لحظه ی شب، راه نورانی امید نشانم می داد 

او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد،همه زندگی ام،غرق شادی باشد  

ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است  

این همه غصه و غم،این همه شادی و شورچه بخواهی و چه نه!میوه یک باغند 

همه را با هم با عشق بچین ولی از یاد مبرپشت هر کوه بلند،سبزه زاری است پر از یاد خدا 

 و در آن باز کسی می خواندکه خدا هست،خدا هست و چرا غصه؟!چرا؟!