من می دانم.

من خوب میدانم که دوست داشتن گناه نیست.من میدانم که این مردم نا خواسته گناه میکنند و خود را گول می زنند

من خوب میدانم که انان ندانسته عشق را با هوس اشتباه می گیرند و باز خود را گول می زنند

من خوب میدانم که گل بی وفا نبوداما لقب بی وفایی را بخاطره بلبل به جان خرید

من خوب میدانم که گناه سوختن شمع از پروانه نبود چون شمع خود محو تماشای جمال پروانه بود پس باید می سوخت

من خوب میدانم که آدمیت از روز ازل مرد. خوب میدانم که آرامش و آسایش از هستی بریده شد به خاطره گناهی نا خواسته انجام دادند...

من خوب میدانم که جز تو کس دیگری را عاشق نخوا هم بود و تو خوب میدانی که چگونه با صداقت دوستت داشتم و شاید دوستم دا شتی.. پس ما هم گناه نکردیم

اما نمیدانم به چه جرمی از هم  جدایمان می کنند .  یا به چه جرمی لقب بی وفایی را به گل دادند وسنگد لی بلبل را از یاد بردند ویا عشوه گری ها ی پروانه را ندیدند و شمع را به سوختن لقب دادند و گفتند که این سوختن حق اوست ..

و نمی دانم که به چه جرمی این همه جرم زاده شد؟..................ارزو

نظرات 1 + ارسال نظر
عبدالله دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 07:59 ب.ظ http://www.abaris63.co.sr/

سلام
وبلاگ قشنگی دارید
موفق باشید.

سلام
ممنونم ............
شما هم موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد