ا ز نگاه تو حقیقت به چشم من دروغ 
 
همان که بر می گزینم . بر می گزینی

انتخواب های بیشتر

انرژی از مثبت و منفی هر دو

همان که من نیاز دارم. نیاز داری

سرزمین های بی مرز

به همه که من اعتماد دارم اعتماد داری

من خودم و من

بگذرم از پردهء دود و ببینم آن سوی دروغ

a correct chooze

 رفتی گفتم که قید دنیا  بزنم

 دیدم که نباید این چنین جا بزنم

 آن کوچه هنوز هم پر از خا طره هاست 

 یادم  باشد سری به آنجا بزنم

این منم پست ترین موجود بی رحم ترین حیوان


این منم وگمان می برم که صاف و زلالم


پاک و صا دقم از همهء آدمیان بهترم  و همین باعث پستی من می شود


پستی من. من خا کی. من بی ارزش. من زمینی........ آرزو  

هنوز هم به انتظار خواهم ماند شاید این یکرنگی روزها

که تند از پی هم می گذرند با درد فراق تو, شوق دیدار تو

رنگی دیگربر خود گیرد,شاید این یکرنگی ها یکروز از

رو بروند و در آن روز شاهد بازگشت تو باشم

و هنوزچه بی صبرانه انتظارت را می کشم!!!!آرزو

 

 

 

برادر     غم فراقت کم نیست

                              آتشی است که خاموش شدنی نیست

برادر     درد نبودنت کم نیست

                              بودن جای خالی توعادت هرروزو شبم نیست

                                                                              آرزو

 

بر بستر خاک  چه آرام آرامیده ای

انگار سال هاست تو را با او پیوند زده اند

مسعودم برخیز و برون آی, بنگراین حال خراب ما را

بنگر بر این قلب و دیده های پریشان را

کنو به زمان ما یک سال است که رفته ای

اما خودت بگو پس کی خواهی بر گشت

هنوز چشمان ما به درتابوتت خیره مانده

که ناگه با معجزه ای در تابوتت باز شود

وتو لبخند زنان مثل همیشه بیرون آیی.....آرزو