ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر گو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آینه بهشت ، اما . . . آه
بیش لز شب و روز ِتیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست،
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست.
نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد،
نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد
مهدی اخوان ثالث
سلام وبلاگ جالب شما را در کافی نت دیدم حیلی حوب بود
به من سر بزنید
سلام
زیبا بود