شاخه هاى کوچک آرزو هاى من
با نسیم نفس هاى تو تکان مى خورد
مرا صدا مىکنى ؛
با قطره هاى پشت پنجره ها.
مرا صدا مى کنى ؛
با خنده هاى کوچک ستاره ها .
و برگ برگ خفته ى آرزوهاى مرا
با این صداى خوب
بیدار مى کنى...
آه که زندگى ساکت من
اى مهربان !
با دست ها ى تو ورق مى خورد.