میشد!!!!!!؟؟؟؟؟

 میشد از بودن تو .عالمی ترانه ساخت

 

 کهنه ها رو تازه کرد  از تو یک بهانه ساخت

 

 با تو میشد که صدام  همه جا رو پر کنه

 

 تا قیامت اسم ما  قصه ها رو پر کنه

 

 اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی

 

 کور و کر بازیچهء باد  مثل یک  بادبادکی

 

 دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم

 

 تو رو خیلی دیر شناختم  وقتی که تموم شدم

 

 نه یک دست ،  رفیق دستام نه شریک غم بودی

 

 واسه حس کردن دردام خیلی خیلی کم بودی

 

 توی شهر بی کسی ها تو رو از دور میدیدم

 

 با رسیدن به تو افسوس به تباهی رسیدم

 

 شهر بی عابر و خالی شهر تنهایی من بود

 

 لحظه ء شناختن تو لحظه تموم شدن بود

 

 مگه می شه از عروسک شعر عاشقونه ساخت

 

 عاشق چیزی که نیست شد روی دریا خونه ساخت