گر چه آسایش ندارم

از کسی خواهش ندارم

موج دریای وجودم

یکدم آرامش ندارم

سیلم و ویران نسازم

برقم و خرمن نسوزم

ماهم و در پشت ابرم

مهرم و تابش ندارم

***

روزگارا هر چه خواهی
 
نامرادی را فزون کن

منکه  بر این دست هستی

چشم آسایش ندارم



نظرات 2 + ارسال نظر
عروسک تو ... چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ق.ظ http://www.arosaketo.persianblog.com

فقط میتونم بگم ..... زیبا بود -- الان حالم اصلا خوب نیست بازم می آم و نظرمو درست می گم

سایه یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:14 ق.ظ http://weysstory.persianblog.

خیلی باحال بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد